سالها درباره استرداد یازده تن طلای متعلق به ایران از شوروی مذاکره صورت گرفت؛ از زمانی که جنگ جهانی دوم به پایان رسید تا دهم خردادماه ۱۳۳۴. هر بار شوروی به بهانهای از عمل به تعهدش سرپیچی میکرد تا این که دوران بعد از کودتای ۲۸ مرداد مذاکرات جدیتر پیش رفت و در نهایت آنها در ایستگاه مرزی جلفا ۱۱ هزار و ۱۹۶ کیلو و هفتاد گرم طلا را به ایران تحویل دادند.
داستان از آنجا شروع شد که تهرانِ بیطرف توسط قوای متفقین اشغال شد. میگویند آن زمان بانک ملی ایران، اسکناسهای اضافی را در اختیار شوروی میگذارد؛ به نوشته سایت «تاریخ ایرانی» این مبلغ حدود بیست میلیون دلار (۱۲ میلیون دلار بهصورت ۶۰ درصد شمش طلا و هشت میلیون دلار امریکا) بوده است و بر اساس محاسبهای که صورت گرفته بود، شوروی باید ۱۱ تن طلا به ایران پرداخت میکرد.
مذاکره با دولت شوروی بر سر اختلافات مالی و مرزی از سال ۱۳۲۶ آغاز شد و بدون کمترین پیشرفتی جلو رفت تا این که دولت محمد مصدق بر سر کار آمد و برای ملیشدن صنعت نفت تلاش کرد. مصدق میخواست همزمان با مبارزه با بریتانیا بر سر حق استخراج نفت جنوب، مسائل مرزی و مالی با شوروی را نیز در دستور قرار دهد. تلاشهایی برای انجام مذاکره مجدد میان دو کشور آغاز شد. در اوایل تابستان ۱۳۳۲ نمایندگانی از دو طرف تعیین شدند تا بر سر میز مذاکره بنشینند. از ایران گروهی از دیپلماتهای وزارت خارجه و مقامات اقتصادی به سرپرستی دکتر حسین فاطمی و از شوروی هیأتی دیپلماتیک شامل ورونین، سیموتیانکو، اولوف و لاورنتیف سفیر شوروی در تهران در این گفتوگوها شرکت داشتند. اما مصدق هر چه تلاش کرد تا دست کم ۱۱ تن طلا را که حق مسلم ایران بود بگیرد، روسها قبول نکردند. به گفته عنایتالله رضا، عضو سازمان افسران حزب توده «دکتر مصدق از شوروی خواست که ۱۱ تن طلایی که در دوران جنگ جهانی دوم طلب داشتیم، پس بدهند. جوابی که به او میدهند این است که این طلا متعلق به ملت ایران است و به دولتی داده خواهد شد که نماینده واقعی مردم ایران باشد.»
نظر خود را بگذارید