سرمایه‌ای ۲ میلیارد دلاری که درجا می‌زند!
آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در زمره مجموعه‌های کم‌نظیر جهانی است؛ البته علیرضا سمیع‌آذر که در دوره‌ای مدیریت این موزه را برعهده داشت بر این باور است که آثار این مجموعه که به گفته او بیش از دو میلیارد دلار ارزش مادی دارد، نیازمند به‌روز شدن است.

 چرا در این سال‌ بودجه‌ای برای خرید آثار خارجی در نظر گرفته نشده است؟ آیا این موضوع به مسائل اقتصادی برمی‌گردد یا ریشه در مسائل دیگری دارد؟

دلیل اصلی قطعا فرهنگی و سیاسی است. همین دلیل باعث شده که جنبه اقتصادی موضوع حتی مورد بررسی هم قرار نگیرد، چه رسد به اینکه اعتبار خرید آثار خارجی تامین شود. 

این درحالی است که اگر از بعد اقتصادی این موضوع بررسی می‌شد احتمالا به این جمع‌بندی می‌رسیدند که تجارت خوبی بوده است. مجموعه‌ای که برای موزه هنرهای معاصر تهران در سال‌های ۵۶ تا ۵۷ خریداری شد، کمتر از ۲۰ میلیون دلار در آن زمان برای دولت هزینه داشت. حالا برآورد اجمالی از قیمت فعلی آثار نشان می‌دهد که این مجموعه اکنون بالغ بر دو میلیارد دلار ارزش دارد؛ یعنی این مجموعه در گذر چند دهه بیش از ۱۰۰ برابر شده یعنی ۱۰،۰۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است. فکر نمی‌کنم در طول تاریخ در زمینه‌ای تجارتی انجام داده باشیم که طی این مدت چنین ارزش‌افزوده‌ای داشته باشد.مجموعه آثار موزه هنرهای معاصر در گذر چند دهه بیش از ۱۰۰ برابر شده یعنی ۱۰،۰۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است بنابراین اگر از نظر اقتصادی بررسی صورت می‌گرفت، همه مجاب می‌شدند که سرمایه‌گذاری هنری به این شکل کار خوبی است. 

باید این نکته را در نظر داشت که خرید آثار هنرمندان شاخص اروپایی و امریکایی ممکن بود حساسیت‌برانگیز شود و در نتیجه هیچ‌کدام از مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و موزه هنرهای معاصر تلاشی برای فشار آوردن به دولت انجام ندادند. علاوه‌ بر این تا مدتی آگاهی دقیقی نسبت به اهمیت و ارزش این کلکسیون وجود نداشت و فشاری هم از سوی جامعه هنری و رسانه‌ها برای ترغیب دولت به خرید آثار هنری صورت نگرفت. من در هیچ مقطعی احساس نمی‌کردم که جامعه هنری ما به طور جمعی یا انفرادی توصیه‌های اکیدی مبنی بر خرید آثار هنرمندان شاخص جهان به مقامات دولتی داشته باشد؛ به گونه‌ای که احساس شود این انتظار در جامعه هنری ما به‌طور جدی وجود دارد. جامعه هنری بیشتر به مسائل حرفه‌ای و صنفی خود مشغول بود و تقاضاهایش ناظر بر بهبود شرایط حرفه‌ای کار خودشان بود تا اینکه برای تکمیل کلکسیون موزه هنرهای معاصر انتظاری جدی داشته باشند.

البته در سال‌های اولیه دهه ۸۰ و در دوره موسوم به اصلاحات، تاحدی به خریداری آثار هنری نزدیک شدیم. در این سال‌ها به دعوت موزه هنرهای معاصر تهران و پشتیبانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کلیه اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به مشاهده کلکسیون موزه دعوت شدند و توضیحاتی درباره ارزش‌افزوده این آثار و اهمیت جهانی آن به آنها ارائه شد. به‌نظر می‌رسید بسیاری از آنها متقاعد شدند که این کار پسندیده است، اما آن مجلس مستدام نبود و با روی کار آمدن مجلس و دولت بعدی فضای ضدغربی و بی‌توجهی به اهمیت ارتباطات جهانی در عرصه فرهنگ و هنر دوباره تشدید شد. در نتیجه شرایط به گونه‌ای پیش رفت که خرید آثار هنری خارجی از دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کاملاً خارج شد. 

در آن زمان حتی برای تامین بودجه این‌ کار ۱۳ تن از مدیران مهمترین بانک‌های ایران به موزه دعوت شدند، کلکسیون به آنها معرفی و ارزش‌افزوده آن تشریح شد. مرحوم دکتر نوربخش، رئیس کل بانک مرکزی در آن زمان مبتکر این جلسه بودند. آنها نیز تصور می‌کردند با فراهم شدن فضای سیاسی و فرهنگی مساعد، می‌توانند در خرید آثار هنری مشارکت کنند. اما شرایط به‌شکل دیگری پیش رفت.

نظرات

نظر خود را بگذارید