مصطفی میرسلیم گفت: آنچه برای اصولگرایان مهم است اینکه پیروزی در انتخابات مجلس یازدهم مرهون وحدت بود و موفقیت در اقداماتی که برای اصلاح امور کشور باید انجام گیرد نیز با حفظ آن وحدت در حول محور اصولگرایی میسر خواهد شد. اختلافسلیقههای سیاسی میتواند منشأ رفع نواقص پیشنهادها شود به شرط آنکه از غلبه نفسانیات پرهیز شود. خطمشی کلی اصولگرایان محققکردن اهدافی است که در بیانیه گام دوم بدان تصریح شده است و همه اصولگرایان درباره ازدستندادن فرصتها برای چارهجویی مشکلات مردم و مسائل مبتلا به کشور اتفاق نظر دارند. اغلب مستقلها نیز در این اهداف با اصولگرایان مشترکاند. اصلاحطلبان و حامیان دولت هرچند در اقلیتاند ولی میتوانند همت خود را مصروف انتقاد سازنده و دلسوزانه کنند. به نظر من اقلیت همواره میتواند با اتخاذ روش انتقاد سازنده ابراز وجود کند و منشأ خدمت شود. اقلیت نباید با احساس خصومت وقت و اندیشه و همت خود را به بطالت بگذراند. همه ما ایرانیان میهندوست و متعهد در هر طیف که باشیم باید قابلیتهای خود را برای پیشرفت کشور به کار گیریم و با این بینش قطعا به لطف خدا میتوان تأثیرگذار شد.
او در بخش دیگری از مصاحبه تازه اش گفت: ما همگی ملزمیم به احترام به قانون اساسی که میثاق مشترکمان است. در این قانون اساسی قواعد مردمسالاری دینی مشخص و تصریح شده است و دولت بهلحاظ سیاستها باید خود را با خطمشی مجلس تطبیق دهد؛ اگر این قاعده ساده مراعات شود تخاصم و تعارضی شکل نمیگیرد و نتیجه به سود مردم و نظام جمهوری اسلامی تمام خواهد شد. شاید بعضی گمان کنند که این نوع رفتار برای دولت مشکل خواهد بود، اما برای دولتی که صادق و خدوم است هیچ رفتاری جذابتر و مهیجتر از احترام به قواعد مردمسالاری دینی نیست. اینها مانع اظهارنظرهای کارشناسانه دولت در مجلس برای مجابکردن نمایندگان نمیشود ولی درنهایت باید تشخیص مجلس را محترم شمرد و به اجرا گذاشت.
او افزود: امور اجرائی کشور در دست دولت است، چه در سال اول قدرت دولت باشد و چه در سال آخر. راهبرد خدمت و خطمشی اقدامات اجرائی کشور را مجلس ترسیم میکند و اعتمادی که به وزرا ابراز میکند جز این، مفهوم دیگری ندارد؛ اگر این نکته اساسی را همگی مراعات کنیم به بهترین تعامل میرسیم و بر سرمایه اجتماعی افزوده میشود. من دولت را عاقلتر از این میدانم که باقیمانده فرصت یکساله خود را بهجای خدمت، صرف مشاجره با مجلس و لجبازی سیاسی و اعلام آمادگی برای استیضاح و عدمکفایت یا ساقطکردن دولت کند. هیچ سودی از این تشنج سیاسی عاید مردم نمیشود و هیچ مشکلی را از کشور حل نمیکند، ولی خشم و نارضایتی عمومی را برخواهد انگیخت. دولت باید این واقعیت را بپذیرد که مردم با رأی اخیرشان نارضایتی خود را از عملکردها نشان دادهاند پس شایسته آن است که دولت در کنار مجلس کمر همت ببندد برای کاهش ناخشنودیها؛ اگر این اراده را داشته باشند دستاورد بسیار خوبی نصیب مردم خواهد شد. البته این نکات به مفهوم تعطیلکردن سازوکارهای قانونی که در اختیار مجلس است و اینکه نمایندگان میتوانند بهموقع از ابزارهای قانونی در چارچوب ایفای وظیفه نظارتی خود بر اجرای قوانین و عملکرد دولت استفاده کنند، نیست.
میرسلیم افزود: متأسفانه آنچه بیشتر رسانهها در جامعه میپراکنند، تصویری قدرتجویانه از جایگاه ریاست مجلس است؛ درحالیکه رئیس مجلس و دیگر نمایندگان در مقام نمایندگی مردم با هم برابرند و قانونگذار هیچ شأنی برای آرای تهران و مراکز استانها در مقایسه با حوزههای انتخاباتی کوچکتر قائل نشده است. نمایندگان با شناخت و اختیار خودشان هیئترئیسه را انتخاب میکنند تا در خدمتشان باشند و ابزار ایفای وظیفه صحیح را برای نمایندگان فراهم آورند؛ بنابراین هیئترئیسه و بهویژه رئیس مجلس بار سنگینتری را در خدمتگزاری بر دوش خواهد داشت و ریاست او به مفهوم فرماندهی و فخرفروشی نیست. اگر نوعی رقابت بین برخی از افراد مطرح میشود، از سر تشنگی قدرت نیست؛ زیرا اصلا رئیس مجلس اگر قدرتی هم داشته باشد، یکساله است و در میان سال هم قابل استیضاح و برکناری است! ولی آن رقابت از سر شیفتگی برای خدمت و نشاندادن چگونگی درست خدمتکردن به نمایندگان برای حفظ و ارتقای شئون نمایندگی و جایگاه مجلس است؛ بهعنوان رکنی که در رأس امور قرار دارد. خلاصه اینکه رئیس مجلس خادم نمایندگان و سخنگوی مجلس است و در ایفای این وظیفه هم باید بسیار دقیق و صادق و به دور از هر شائبه خودکامگی عمل کند. افرادی که احساس میکنند بهتر میتوانند از پسِ این وظیفه برآیند، خود را در معرض آرای مخفی نمایندگان قرار میدهند و مطابق آنچه در آییننامه داخلی مجلس آمده، رئیس و دیگر اعضای هیئترئیسه انتخاب میشوند.
او گفت: انتخاب رئیس مجلس برای خدمتگزاری به نمایندگان از حقوق مهم نمایندگان است و هیچ اعمال نفوذی، ازجمله بهکارگیری شیوههای رایج تطمیع و تهدید، از بیرون مجلس مجاز نیست و باید نمایندگان مردم آزادانه و آگاهانه چنان انتخابی را انجام دهند. این اقدام نمایندگان نشاندهنده نقطه اوج شایستهسالاری است؛ یعنی اگر شایستهترین فرد بدون هرگونه اعمال نفوذ از بیرون مجلس انتخاب شود، میتوان امیدوار بود که موضوع بسیار مهم شایستهسالاری در کشور بهویژه در سطح قوه مجریه مراعات خواهد شد. کشور ما درحالحاضر از بیمبالاتی درباره قواعد شایستهسالاری رنج میبرد و دود آن به چشم مردم میرود. رئیس مجلس و اعضای هیئترئیسه و رؤسای کمیسیونهای مجلس باید بر مبنای شایستگیهایشان برای ایفای وظایف در آن سمتها انتخاب شوند؛ والا راه برای انواع انحراف و اتلاف و اسراف باز میشود و کار به جایی میرسد که برخی از نمایندگان گرفتار جرم میشوند و بدانید که: ماهی از سر گنده گردد نی ز دُم؛ اما درباره مصادیق و موارد اگر به مصلحت باشد، در دوران چهارساله نمایندگی انشاءالله به فراخور نیاز اشاره خواهم کرد؛ چون واقعا من قصد تخریب دیگران را به منظور خودنمایی نداشتهام و ندارم و اگر نکاتی را تذکر میدهم، برای اشاعه شفافیت و پاک نگهداشتن ساحت مقدس این نظام است.
این فعال سیاسی و نماینده مجلس گفت: اولا من بیان شما را اصلاح کنم: من مخالفت شخصی با مؤمنان ندارم و اگر مخالفتی را شما در بیانات من درباره آقای قالیباف یا آقای روحانی برداشت کردهاید، به شخص آنها برنمیگردد. من خود را کوچکتر از آن میدانم که بخواهم متعرض اشخاص شوم. ثانیا مخالفت من با عملکردهاست. آقای روحانی در هفت سال گذشته فعالیتهای گستردهای داشته که به نظر من پس از بررسی کارشناسی در برخی زمینهها بیاشکال نبوده و فرصتسوزی شده. آقای قالیباف 12 سال شهردار کلانشهر تهران بوده و قطعا خدمات ارزندهای داشته؛ ولی مگر میتوان سادهلوحانه پنداشت که هیچ خدشهای به اقدامات 12ساله ایشان وارد نیست. اصل برادری ایمانی حکم میکند که پس از بررسی بیطرفانه و منصفانه و کارشناسانه نواقص و اشکالات تذکر داده شود و در این تذکر هم ضمن کنارگذاشتن خویشاوندی و سوابق همکاری و همگروهی سیاسی و منافع احتمالی مشترک، مراحل تدریجی آن در نظر گرفته شود: نامه محرمانه، تذکر شفاهی دوستانه، نامه سرگشاده و... همه و همه درباره نوع عملکرد و تخلفات است. اصلا اگر چنان برخوردی درباره مسئولان انجام نشود، امر بر آنها مشتبه میشود و به خودکامگی گرفتار میشوند همانطور که بنیصدر گرفتار و ساقط شد. به خود من نیز درباره عملکردهای گذشتهام انتقاد شده و میشود که برخی از آنها دلسوزانه است و از آنها استقبال کردهام و میکنم و برخی هم توهین و تهمت و افترا و تخریب است که به قیامت وامیگذارم. مسلمانی را من اینطور فهمیدهام.
او ادامه داد: حتما میدانید که آمدن من به صحنه انتخابات ریاستجمهوری و مجلس علاقه و اشتیاق خود من نبوده است. اکنون هم که به افتخار خدمتگزاری مردم نائل آمدهام، مهمترین و ارجمندترین جایگاه خدمت را همان کرسی نمایندگی میدانم. اینکه برخی از دوستان نماینده من را جزء گزینههای ریاست ذکر کردهاند، حسن ظن آنها را نشان میدهد. شاید برای شما باور این مطلب مشکل باشد که تمام منصبهای سیاسی من بعد از پیروزی انقلاب بنا به دعوت بزرگان این نظام بوده و من شخصا به دنبال تصدی آن نبودهام، چه مشاورت و چه وزارت و چه عضویتها و سرپرستیهای مختلف و البته به آنها میبالم و از آن اعتمادی که به این حقیر شده است، خدا را شکر میکنم؛ اما درباره ریاست مجلس یا بهتر بگویم سخنگویی و خدمتگزاری، تشخیص آن با نمایندگان محترم مجلس است که امیدوارم چه درباره من و چه بقیه نامزدها بر مبنای شایستهسالاری و خداوکیلی اقدام کنند و سپس هرکس را که انتخاب میکنند، کمک کنند تا از پسِ آن بار سنگین برآید. گفتم «بار سنگین»؛ زیرا میدانم تا مجلس اصلاح نشود، بقیه ارکان این نظام اصلاح نخواهند شد و اگر امروز شما در کشور شاهد برخی تباهیها و اشکالات و نابسامانیهایی هستید، ریشه آن در مجلس است و مجلس اصلاح نمیشود؛ مگر افراد از خودگذشتهای در صدر خدمتگزاری آن قرار گیرند: خودشان پاکدست باشند، رویههای اعمال نفوذ را حذف کنند، شیوه ریاستمحوری را که اکنون بر مجلس حاکم است، اصلاح کنند، شخصیت نمایندگان محترم شمرده شود، نظارت بر رفتار نمایندگان را جدی بگیرند، از ریختوپاش جلوگیری کنند، امکانات فعالیتهای کارشناسی و تخصصی کمیسیونها را فراهم کنند، جایگاه مرکز پژوهشها را محترم شمارند، از زدوبند با قوه قضائیه و بهویژه قوه مجریه قاطعانه جلوگیری کنند، به نظارت بر اجرای قوانین بهویژه برنامه و بودجه اهتمام ورزند، رسیدگی به مصوبات دولت را با دقت و جدیت و سرعت انجام دهند... . اینها برنامههای مفصلی است که اجرای آنها مستلزم همدلی و یاری همه نمایندگان شریف مجلس شورای اسلامی است و کاری انفرادی نیست.
میرسلیم گفت: پس از پیروزی انقلاب، اعضای حزب مؤتلفه بدون هیچ توقع و چشمداشت و حتی بدون تبلیغ، با احساس دین نسبت به انقلاب اسلامی از هیچ خدمتی فروگذار نکردند و اصلا به دنبال خودنمایی نبودهاند؛ بنابراین بیشتر مردم نمیدانند اعضای مؤتلفه در مقام رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر، رئیس قوه قضائیه، دادستان، نماینده مجلس، سرپرست نهاد و بنیاد و مدیران سیاسی، چه شهدای بزرگوار و خادمان صادقی را تقدیم مردم کردهاند. جایگاه آنها بسیار رفیع است و تاریخ انقلاب مشحون از گزارش فداکاریهای آنها است. البته حضور و فعالیت اعضای مؤتلفه را در صحنههای فرهنگی و اجتماعی اگر نادیده بگیریم، مرتکب جفا شدهایم. شاید مناسب باشد امروز حزب به تدوین مجموعه آن خدمات و معرفی آنها بپردازد.
این عضو موتلفه اسلامی گفت: این امر تا حدود زیادی به ویژگی حاکم بر این حزب و اعضای آن برمیگردد که اهل تظاهر نیستند و اصالت را به خود خدمت میدهند و نه به حواشی آن. مؤتلفه بنا بر دستور مرحوم امام از ائتلاف سه گروه مذهبی انقلابی در سال 1342 تشکیل شد و شهدای گرانقدری را تا 1357 تقدیم انقلاب کرد. شخصیتهای انقلابی حزب با حضور در صحنههای مختلف فعالیتهای پس از انقلاب شناخته شده بودند و به دنبال آنها خود حزب نیز طبیعتا بیشتر نزد مردم مطرح بود. کار جانشینپروری را بزرگان حزب بهخوبی پیش بردند ولی جوانان حزب چندان شناختهشده نیستند و انشاءالله در گام دوم انقلاب با ایفای وظایف سنگینی که بر عهده دارند، بهتر شناخته خواهند شد و حضور و تأثیرگذاری بر معادلات سیاسی را بهصورت عیانتری به منصه ظهور خواهند رساند.
او گفت: در دوران ریاست مرحوم هاشمی فعالیتهای تدوینی بسیار خوب پیش رفت و آنچه امروز در اختیار ما است، عمدتا به آن دوران برمیگردد. در زمینه نظارت ایشان ملاحظاتی داشت و با توجه به جایگاه سیاسی خودش فعالیتهای مهم نظارت بر اجرای سیاستهای کلی با قدرتی که از آن انتظار میرفت، انجام نگرفت. درباره فعالیتهای مجمع برای حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان فرقی بین دوران مرحوم هاشی و پس از آن نیست اما در مورد نظارت، کار اساسی زیر نظر هیئت عالی نظارت مجمع آغاز شده که با توجه تأثیرگذاری آن، مواجه با واکنش برخی از شخصیتهای سیاسی که دقت لازم را در مفاد قانون اساسی نداشتند، شد. ادامه این روند کمک مؤثری به سودمندشدن سیاستهای کلی در حوزه تقنین و اجرا خواهد کرد.
میرسلیم درباره مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: برخلاف تصور بسیاری از منتقدان، عملکرد مجمع درباره FATF کاملا کارشناسانه و آیندهنگرانه و مبرا از گرایشهای سیاسی بود و گذشت زمان و وقایعی که بهویژه در 1398 رخ داد، درستبودن آن را اثبات کرد. ریشه تصمیمگیری ما در مجمع به وابسته بودن سیاستهای تحریم غیرقانونی آمریکا و سستعنصری اروپا و آلتدستبودن دبیرخانه FATF برمیگشت؛ البته مشکلات اجرائی دولت و مسائل تراکنشهای بینالمللی مدنظر اعضای مجمع بود. به نظر میرسد دراینباره اصلا مشکلی بین مجمع و مجلس یازدهم پدیدار نشود ولی فعالیت گستردهتر و شدیدتری را از دولت ایجاب میکند.
نظر خود را بگذارید